Abstract:
در پی به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، سیاست خارجی این کشور دستخوش تغییراتی جدی شد. بسیاری از تحلیلگران از این تغییرات تحت عنوان نوعثمانیگرایی نام بردند و نوع تغییرات را برای بازگشت ترکها به سوی شرق و بهخصوص خاورمیانه عنوان کردند. سؤال اصلی که مطرح میشود این است که عامل اصلی تغییر سیاست خارجی ترکیه بعد از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در این کشور چیست؟ در پاسخ به این سؤال، فرضیه پژوهش به این نکته اشاره میکند که برداشت متفاوت نخبگان سیاسی جدید ترکیه از نظام بینالملل، تحت تأثیر شکلگیری هنجارها و عوامل مادی جدید، باعث تغییر سیاست خارجی ترکیه از یکجانبهگرایی قبلی به سوی چندجانبهگراییجدیدشده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که دگردیسی در هنجارهای حاکم بر نخبگان ترکیه یکی از عوامل اصلی دگردیسی در سیاست خارجی آن کشور به شمار میرود؛ بنابراین، بر اساس نظریه سازهانگاری، در صورت تغییر مجدد هنجارها، میتوان انتظار تغییرات جدیدی را در آینده سیاسی این کشور داشت. برای انجام تحقیق حاضر از روش کتابخانهای و نظریه سازهانگاری استفاده شده است.
Following the coming to power of the AKP، a serious change in Turkey''s foreign policy could be observed. This article tries to analyze as its main question، the major factor in Turkish foreign policy after the AKP coming to power. To answer this question، the hypothesis note that different perceptions of Turkey''s new political elite norms of international relations and factors affecting creation of new material، causing changes in Turkish foreign policy from unilateralism to multilateralism. The findings suggest that the dynamics of foreign policy elites are influenced by prevailing norms of metamorphosis. These norms are influenced by changes in the environment and their role in policy-making elite.
Machine summary:
"در این ارتباط، به عنوان مثال می توان به تلاش ترکها در رابطه با سنی ها و شیعه های لبنان اشاره کرد که سعی می کنند روابط نزدیکی با هر دوی آنها داشته باشند و از همین برای افزایش نفوذ خود در بروز اختلافات و کشمکش ها برای تسهیل حل اختلافات استفاده کند، هر چند بعد از بروز مشکلات سوریه این امر تحت تأثیر آن قرار گرفته است ، اما ترکها در تلاش اند که با چنین رویکردی در سیاست خارجی خود، مبدع سیاست خارجی جدیدی در خاورمیانه باشند، نه دنباله رو امریکا و منافع غرب.
سیاست خارجی چندبعدی : ترکیه که تا پایان جنگ سرد ب عنوان یک کشور بلوک غرب به حساب می آمد در سال های بعد از آن نیز دنباله رو آمریکا در سیاست خارجی خود شد، اما با به قدرت رسیدن اسلامگرایان میانه رو در ترکیه در سال ٢٠٠٢، نوع نگاه به عرصه بین الملل تا حدود بسیار زیادی تغییر کرد ترکیه از این تاریخ به بعد سعی داشته است در کنار روابط با امریکا روابط با کشورهای بزرگ را نیز دنبال کند، اما روابط ترکیه با دیگر بازیگران جهانی تلاشی است برای مکمل قرار گرفتن برای این بازیگران نه به عنوان رقیب و در رقابت با آنها.
از سوی دیگر، نخبگان جدید ترکیه با ارائه گفتمان دموکراسی اسلامی (که بسیاری تحت تأثیر این عامل از سیاست خارجی جدید ترک ها به نوعثمانی گرایی جدید نا بردهاند) سعی کردند خود را با واقعیت های داخلی و ارزشهای محیط مجاور (خاورمیانه ) تطبیق دهند و از طریق آن بازگشت فعالانه و تأثیرگذاری به خاورمیانه و شمال افریقا داشته باشند تا نه تنها نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را در این منطقه بالا ببرند، بلکه از آن (نفوذ منطقه ای خود) وسیله ای برای چانه زنی در برابر اتحادیه اروپا بسازند."