Abstract:
مکتب انسانگرایی یکی از سه شاخۀ مهم روانشناسی در سدۀ بیستم به شمار میرود. چهرۀ شاخص این مکتب، «آبراهام مزلو» نام دارد که کوشید برخلاف مکاتب دیگر، به بررسی بهترین نمونههای انسانی بپردازد. تأکید او در این زمینه بر رفتارهای مثبت و مبتنی بر واقعیت انسان بودهاست. مزلو ریشۀ رفتارهای آدمی را در نیازهای او دانستهاست و برای آن سلسلهمراتبی پنجپلهای تعیین کردهاست که شامل نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی، عشق و تعلق، احترام و خودشکوفایی میشود. در این بین، توجه ویژۀ مزلو به خودشکوفایی، منجر به پیدایی نظریهای به همین نام شدهاست. از دید او، خودشکوفایی تبلور خودِ انسانی در بالاترین سطح ممکن است. مزلو مؤلفههای متعددی برای چنین افرادی ذکر کرده که «درک بهتر واقعیت و برقراری رابطۀ آسانتر با آن» از جملۀ آنهاست. در مقالۀ حاضر، با روش توصیفیـ تحلیلی، مؤلفۀ مذکور در اندیشه و زندگی ناصرخسرو بررسی شدهاست؛ چراکه او در پهنۀ ادب فارسی به عنوان چهرهای واقعگرا شناخته میشود و انسان جایگاهی رفیع و نقشی محوری در ساختار فکری وی دارد. مهمترین شاخصههای «ادراک واقعیت» در زندگی و اندیشۀ ناصرخسرو که با نظریۀ مزلو همخوانی دارد، عبارت است از: «درک و داوری درست واقعیت و شناخت دقیق افراد دغلکار»، «شکستن سنتهای کلیشهای حاکم بر جامعه از راه اعتراض»، «توجه ویژه به منطق و استدلال»، «استقبال از پدیدههای ناشناخته»، «نبودِ ثبات روحی و ذهنی در برخی موارد» و «روشنفکری و پژوهشگری».
The school of humanism is one of the three major branches of psychology have been introduced in twentieth century. Abraham Maslow، the most famous character of the school، tried to study the best human specimens، unlike the scholars of other schools. He emphasized on positive and human-based behaviors. Maslow identifies the root of human behavior in his needs and considers it a five-step hierarchy includes physiological needs، safety، love and belonging، respect and self-actualization. His special attention to self-actualization has led to the emergence of a theory with the same name. Self-actualization is the manifestation of Human-self at its possible highest level، as he believes. "A better understanding of reality and establishing an easier communication with it" are among numerous component Maslow mentions for such people. The component has been reviewed in Naser Khosrow's thinking and life، in present paper، through a descriptive-analytic method; because he is known as a realist figure in the field of Persian literature، and man stands in a special place and has a central role in his intellectual structure. The most important features of "reality perception" in Naser Khosrow's life and thought that are consistent with Maslow’s theory are: “a correct understanding and a proper judging of reality and an accurate identification of deceitful people”، “collapsing the ruling stereotypical traditions of the society through protest”، “special attention to logic and reasoning”، “welcoming to unknown phenomena”، “emotional and mental instability in some cases” and “enlightenment and scholarship”.
Machine summary:
مهم ترین شاخصه های «ادراک واقعیت » در زندگی و اندیشۀ ناصرخسرو که با نظریۀ مزلو همخـوانی دارد، عبارت است از: «درک و داوری درست واقعیت و شـناخت دقیـق افـراد دغلکـار»، «شکسـتن سـنت هـای کلیشه ای حاکم بر جامعه از راه اعتراض »، «توجه ویژه بـه منطـق و اسـتدلال »، «اسـتقبال از پدیـده هـای ناشناخته »، «نبود ثبات روحی و ذهنی در برخی موارد» و «روشنفکری و پژوهشگری».
از این رو، در مقالۀ حاضر، با تکیه بر روش توصـیفیـ تحلیلـی، اندیشه و زندگی او با رویکرد به یکی از مهم ترین شاخصه های نظریۀ خودشکوفایی مزلـو، یعنی ادراک واقعیت و برقراری رابطۀ آسان تر با آن ، بررسی و کاویده شده است .
از این بین ، امیری خراسانی، صرفی و همکاران (١٣٩٣) در مقالۀ خود بـا عنـوان «بررسـی توصیه های اخلاقی ناصرخسرو بر پایۀ هرم مزلو»، به تطبیق اندرزهای شاعر با پنج مؤلفـۀ هـرم نیازهـای مزلـو، یعنـی نیازهـای فیزیولـوژیکی، ایمنـی، عشـق و تعلـق ، احتـرام و خودشکوفایی پرداخته اند و به این نتیجه رسیده اند که ناصر در میان نیازهای یادشده ، بیشتر به خودشکوفایی و کمتر به عشق و تعلق اشاره کرده که این امر با عنایـت بـه خردگرایـی شاعر توجیه پـذیر اسـت .
تطبیـق اندیشـه و شخصـیت او بـا مؤلفـه هـای نظریـۀ خودشکوفایی نشان میدهد که ناصرخسرو پیوسته تصویری مبتنی بر شـناخت درسـت از واقعیت های عینی و ملموس و در عین حال ، انتزاعی از جهان پیرامون خود ارائه داده است که این نگرش با دیدگاه های مزلو همخوانی دارد.