Abstract:
سابقه و هدف: تعارضهای زناشویی به دلیل اختلاف زوجین در نوع نیازها و روش
ارضای آن» خودمحوری,» رفتار غیرمسئولانه و تناقض در خواستهها به وجود میآید.
سازگاری اجتماعی عبارت است از رفتارهای انطباقی فراگرفته به منظور برآورده
ساختن نیازهای محیطی؛ که غالبا مستلزم اصلاح تکانههاء هیجانها و نگرشها است.
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار مبتنی بر آموزههای
دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارضهای زناشویی زوجین است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن از طرح آزمایشی
پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعهی آماری پژوهش را
کلیهی زوجهای مراجعهکننده به درمانگاه خانوادهی دانشگاه شهید بهشتی در سال
۵ تشکیل میدهند که از بین آنان ۴۰ زوج به روش نمونهگیری در دسترس
انتخاب شدند و در گروههای زوجدرمانی هیجانمدار مبتنی بر آموزههای دینی و کنترل
(هر یک ۲ نفر) قرار گرفتند. برای شرکتکنندگان گروه آزمایش ۱۰ جلسه رویکرد
هیجانمدار مبتنی بر آموزههای دینی (هر جلسه ۹۰ دقیقه)» به صورت هفتهیی یک
جلسه برگزار شد. به منظور جمعآوری دادهها نیز از مقیاس سازگاری اجتماعی بل
(BAI)و پرسشنامهی تعارضهای زناشویی (MCQ )استفاده شد. در این پژوهش
همهی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچگونه تضاد منافعی
گزارش نکردهاند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش زوجدرمانی هیجانمدار مبتنی بر آموزههای
دینی بر سازگاری اجتماعی زوجین (۰/۳۴) سازگاری عاطفی (۰/۵۹) و سازگاری
شغلی (۰/۳۲۴) اثر معناداری داشت (p>۰/۰۵). همچنین این تغییرات برای
زیرمقیاسهای کاهش همکاری, کاهش رابطهی جنسی, افزایش جلب حمایت فرزندان»
کاهش رابطهی فردی با خویشاوندان همسرء کاهش ارتباط موثر و جدا کردن آمور مالی
به ترتیب ۰/۳۷ 1۳۵ ۸/۱۵ ۶/۴۸ ۰/۳۳ و 9/۸۷ و هر سطح p<0/۵ معتادار بود.
نتیجه گیری: دین داری در خانواده و روابط زوجین، اعمال و مراسم های مذهبی و پایبندی به باورها و ارزش های دینی از تضاد در گرایش های فردی و تعارض های زناشویی ممانعت می کند و موجب حرکت به سوی الگوهای رفتاری مشترک و سازگاری اجتماعی در خانواده می شود.