Abstract:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از نیروی متخصص(مشاوران) و کاربرد شیوه های آموزش و رابطه بین کاربرد شیوه آموزش مهارت های زندگی بر محتوا کتب تفکر و سبک زندگی بود. جامعه آماری این پژوهش مشاوران استان همدان بوده و برای گردآوری اطلاعات از ۳ سوال تشریحی و به صورت نظرخواهی از مشاورین درباره محتوا و شیوه های آموزش کتاب تفکر و سبک زندگی در دوره متوسطه اول (هفتم و هشتم) بود ، ۱۰۰ نفر از مشاورین استان همدان که کتاب تفکر و سبک زندگی را در پایه های هفتم و هشتم تدریس می کردند در نظر سنجی شرکت کرده و به سولات مربوطه پاسخ دادند و داده های جمع آوری شده باآزمون های آماری پیرسون و رگرسیون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتندو به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شدند، نتایج نشان دهنده این بود که بین استفاده از نیروی متخصص و شیوه های آموزش همبستگی قوی و معنا داری وجوددارد و استفاده از نیروی متخصص پیش بینی کننده تغییرات در شیوه های آموزش حدود ۰.۱۹ است ، همچنین بین شیوه های آموزش و محتوا رابطه قوی و معنی داری وجود داشت و شیوه های آموزش پیش بینی کننده میزان تغییرات در محتوا حدود ۰.۲۶بود.
Machine summary:
جامعه آماری این پژوهش مشاوران استان همدان بوده و برای گردآوری اطلاعات از 3 سوال تشریحی و به صورت نظرخواهی از مشاورین درباره محتوا و شیوه های آموزش کتاب تفکر و سبک زندگی در دوره متوسطه اول (هفتم و هشتم) بود ، 100 نفر از مشاورین استان همدان که کتاب تفکر و سبک زندگی را در پایه های هفتم و هشتم تدریس می کردند در نظر سنجی شرکت کرده و به سولات مربوطه پاسخ دادند و داده های جمع آوری شده باآزمون های آماری پیرسون و رگرسیون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتندو به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شدند، نتایج نشان دهنده این بود که بین استفاده از نیروی متخصص و شیوه های آموزش همبستگی قوی و معنا داری وجوددارد و استفاده از نیروی متخصص پیش بینی کننده تغییرات در شیوه های آموزش حدود 0.
همچنین یافته ها نشان دادند که بین شیوه های آموزش به کار گرفته شده در آموزش مهارتهای زندگی که اغلب با نام دانش آموز محور و مشارکتی و فعال از آنها یاد می شود و محتوا ی کتب تفکر و سبک زندگی رابطه وجود دارد و شیوه تدریس می تواند پیش بینی کننده تغییرات محتوا باشد هرچند این همبستگی دو سویه است وهر یک بر دیگری اثر گذار است.