Abstract:
با پیدایش رویکرد متاخّران در اعتبارسنجی، بخشبندی احادیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف رخ نمود. بر پایۀ این رویکرد، احراز وثاقت راویان در حکم به اعتبار حدیث نقشی بنیادین ایفا میکند؛ این در حالی است که تعداد قابل توجّهی از راویان واقع در اسناد روایات، یا اطلاعاتی در بیان شخصیت روایی آنان وجود ندارد و یا تضعیف شدهاند. این دو پدیده گروهی از پژوهشگران را بر آن داشته تا برای اثبات وثاقت دستکم تعدادی از راویان این دو گروه، به سراغ مبانی توثیقات عام روند. یکی از پربسامدترین مصادیق توثیقات عام، قاعدۀ اکثار است. بر پایۀ این قاعده، در نظر رجالیان، فراوانی روایت یک راوی ثقه از استاد ناشناخته یا ضعیف کاشف از وثاقت استاد - در نگاه راوی- است. در این نوشتار به بازخوانی این قاعده و ابهاماتی پیرامون آن پرداخته شده است. باور این پژوهش بر آن است که قاعدۀ اکثار بر پایۀ تقریر مورد مطالعه، توان اثبات وثاقت راویان را ندارد.
Machine summary:
ثقه جلیل القدر بر پایه این نگرش مقصود از «ثقه جلیل القدر» راوی ای است که دست کم توسط یکی از دانشیان رجال شیعه، توثیق شده و نیز متهم به روایت از ضعفاء نشده باشد؛ بنابراین کسانی که در یادکردشان در کتب رجالی تک واژة ثقه نیز وجود داشته باشد و اکثاری از جانب آنها صورت گرفته باشد، از مصادیق مورد گفتگوی قاعدۀ اکثار هستند.
تعداد روایت حجم و تعداد روایاتی که بر اساس این دیدگاه - میتواند بیانگر پدیده اکثار و در نتیجه کاشف از وثاقت باشد، گرچه در بیان استاد ارجمند-، شاهد تعبیری مانند دستکم سی/ چهل روایت فقهی الزامی هستیم، اما در مقام عمل بر مصادیقی تطبیق شده که تعداد روایات مکثر از استاد به میزان قابل توجهی کمتر از رقم یاد شده است که برخی از نمونههای ذیل که از این موارد است؛ (نمونههای پیش رو با توجه به بخش توصیف نرم افزار «اسناد شیخ صدوق» ارائه میشود از این موارد است:) - ابراهیم کرخی به دلیل اکثار حسن بن محبوب - ابوالربیع الشامی بر پایه اکثار خالدبن جریر - الحسن بن زیاد الصیقل بر پایه اکثار عبدالله بن مسکان - الحسن بن علی زیتونی بر پایه اکثار سعد بن عبدالله قمی - الحسین بن اسحاق التاجر بر پایه اکثار محمدبن یحیی العطار - علی بن احمدبن اشیم بر پایه اکثار احمدبن محمدبن عیسی بنابراین نیاز نیست که راوی برای تحقق دامنة اکثار، روایات پرشماری از استاد خویش روایت کرده باشد.