Abstract:
از زمان بهقدرترسیدن دونالد ترامپ، امریکا به شیوههای مختلف کوشید تا جمهوری اسلامی ایران را به میز مذاکره درخصوص مسائل هستهای، موشکی و منطقهای بازگرداند. این گزینهها از تهدید و تشویق شروع و به گزینه تحریم و نهایتاً ترور سردار شهید قاسم سلیمانی ـ که نوعی اعلام آشکار جنگ بود ـ ختم شد. اقدامات خصمانه امریکا پس از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی نیز تداوم یافت و این بار شکل و قالب جنگ روانی به خود گرفت. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که ترامپ در جنگ روانی اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران از چه شیوهها و تاکتیکهایی استفاده نمود؟ برای پاسخ به سؤال فوق از دو روش تحلیل محتوای کیفی و نیز روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شد. بدین صورت که ابتدا با مطالعه کتابخانهای، شیوههای جنگ روانی شناسایی شد. سپس با انتخاب واحد تحلیل جمله، بهصورت هدفمند و تمامشمار مصادیق با الگوها انطباق داده شد (براساس راهبرد قیاسی). یافتههای پژوهش نشان داد مهمترین تاکتیکهای جنگ روانی امریکا عبارت بودند از: دشمنسازی، برچسبزدن، اهریمنسازی، تفرقهافکنی، فرافکنی، دروغ بزرگ، بزرگنمایی، کوچکنمایی، تحقیر و تضعیفسازی، انتشار اطلاعات بهصورت قطرهچکانی، چینشخبری، اسطورهسازی و تظاهر به یکپارچگی. بهنظر میرسد ناکامی امریکا در دستیابی به تمامی اهداف درنظرگرفتهشده برای ترور سردار سلیمانی ازجمله عوامل رویآوردن ترامپ به این جنگ روانی بوده است.
Since Donald Trump came to power, the United States endeavored in different ways to bring the Islamic Republic of Iran back to the negotiation table for nuclear, missile and regional issues. These options started with threatening and encouraging, and led finally to the assassination of Martyre Ghasem Soleimani- which was kind of an announcement of war. The United states’ hostile actions after the assassination of Martyre Ghasem Soleimani continued, this time taking on the shape of psychological warfare. The main question of the present research is: What methods and tactics did Trump use in his psychological warfare against the Islamic Republic of Iran? To answer the above question, this research used two methods, namely qualitative content analysis and analytical-descriptive method. It follows that the methods of psychological warfare were identified. Then, the examples were adapted and compared with the models by using analogical strategy. The findings of the research showed that the most important tactics of psychological warfare were as follows: making enemies, labeling, daemonizing, dividing, projection, crafting big lies, exaggeration, foreshortening, humiliating and weakening, distributing information in an eyedropper form, news selection, mythologizing, and pretending integration. It appears that the United States’ failure to achieve the entire objectives in assassinating Gen. Soleimani accounts for the reason why Trump has drawn on this kind of psychological warfare.
Machine summary:
بررسي تاکتيک هاي جنگ رواني امريکا عليه جمهوري اسلامي ايران پس از ترور سردار شهيد قاسم سليماني 1 علي باقري دولت آبادي 2 محسن شفيعي سيف آبادي دريافت مقاله : ١٣٩٩/٠١/٠٢ تأييد مقاله : ١٣٩٩/٠٣/٢٣ چکيده از زمان به قدرت رسيدن دونالد ترامپ ، امريکا به شيوه هاي مختلف کوشيد تا جمهوري اسلامي ايران را به ميز مذاکره درخصوص مسائل هسته اي، موشکي و منطقه اي بازگرداند.
سؤال اصلي پژوهش حاضر اين است که ترامپ در جنگ رواني اخير عليه جمهوري اسلامي ايران از چه شيوه ها و تاکتيک هايي استفاده نمود؟ براي پاسخ به سؤال فوق از دو روش تحليل محتواي کيفي و نيز روش توصيفي ـ تحليلي استفاده شد.
درمورد نخست و براي توجيه عمليات ترور، ترامپ در توييتي در ١٣ دي ماه ١٣٩٨ درباره شهيد سردار سليماني نوشت : «او مسئول مستقيم و غيرمستقيم مرگ ميليون ها نفر بود، ازجمله شمار زيادي از معترضان که در خود ايران کشته شدند» (٢٠٢٠ Jan ٣ ,Trump).
(Trump, 3 Jan 2020) در اين جملات تاکتيک تفرقه افکني به خوبي خود را در سه مرحله به نمايش ميگذارد: نخست اينکه به دروغ ادعا ميشود سردار شهيد سليماني در سرکوب اعتراضات مردمي دست داشته است و «همه مردم از او ميترسيدند».
نتيجه گيري يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که امريکا صرفا به ترور سردار شهيد قاسم سليماني اکتفا نکرده و پس از انجام اين ترور، مجموعه اي از تاکتيک ها را براي اعمال جنگ رواني به کار گرفته است .