Abstract:
در نیمۀ دوم قرن نوزدهم، انسانشناسان تطورگرا معتقد بودند که باور دینی بشر از صورتهای سادۀ نخستین آغاز شده و پس از طی مراحل مختلف تحول تاریخی، به شکل ادیان مترقی کنونی درآمده است. بر اساس این دیدگاه، انسانهای ابتدایی تصوری از مفهوم خدا نداشتند و شکلگیری این مفهوم در ذهن آدمی، مربوط به آخرین مرحله از مراحل تحول از اندیشۀ دینی بشر تلقی میشد. اندور لانگ، انسانشناس اسکاتلندی، از مهمترین مخالفان استفاده از آموزههای تطورگرایانه در تبیین خاستگاه دین، ضمن نقد این دیدگاه، نظریهای دربارۀ وجود «موجود متعال» در باورهای انسانهای اولیه ارائه داد که بعدها توسط برخی دیگر، بهویژه ویلهلم اشمیت، انسانشناس اتریشی، تکمیل و با عنوان نظریۀ «توحید ابتدایی» مطرح شد. لانگ باور به خدا و باور به جاودانگی روح را دو منشأ عمده و ضروری برای دین میداند و با استناد به شواهدی، معتقد است که حتی در میان عقبماندهترین اقوام جهان هم سایههایی از اندیشۀ پرستش «موجود متعال» مشهود است. این مقاله، ضمن مرور زمینهها و مبانی فکری لانگ، و مهمترین نقدهای او به آراء انسانشناسان تطورگرا (از فرضیات مادیگرایانه و پوزیتیویستی گرفته تا غفلت از ساحت فراروانی در وجود آدمی)، به تبیین مهمترین نظریۀ او در حوزۀ انسانشناسی دین میپردازد.
In the second half of the nineteenth century, evolutionary anthropologists believed that human’s religious belief began with primitive simple forms and, after various phases of historical evolution, turned to the form of contemporary modern religions. This view holds that primitive humans did not have the concept of God and the formation of this concept in human’s mind was considered to occur in the last phase of the development of religious thoughts. Andrew Lang, the Scottish anthropologist, who was one of the foremost opponents of the use of the evolutionary teachings in the explanation of the origin of religion criticized this view and advanced a theory on the existence of the ‘Supreme Being’ in primitive human beliefs. This theory was subsequently complemented and introduced as the 'theory of primitive monotheism' by Wilhelm Schmidt, the Austrian anthropologist.Lang considers belief in God and belief in the immortality of the soul as two main essential origins of religion. By documenting some evidence, he believes that even amongst the most backward tribes, variants of the idea of worshiping the "Supreme Being" are evident. The present study outlines Lang’s intellectual background and foundations as well as his criticism of the views of evolutionary anthropologists. Moreover, it explores his main theory on the anthropology of religion.
Machine summary:
منشأ دین از دیدگاه اندرو لانگ (از نقد نظریۀ تکامل گرایی تا طرح دیدگاهی جدید دربارة منشأ دین ) قربان علمی * یونس تسلیمی پاک ** چکیده در نیمۀ دوم قرن نوزدهم ، انسان شناسـان تکامـل گـرا معتقـد بودنـد کـه بـاور دینـی بشـر از صورت های سادة نخستین آغاز شده و پس از طی مراحل مختلف تحول تاریخی، به شـکل ادیان مترقی کنونی درآمده است .
با توجه به این که لانـگ و آراء او، به ویژه در حوزة انسان شناسی دین ، برای فارسیزبانان تقریباً ناشناخته اسـت ، پـیش از پرداختن به اصل بحث ، به مرور برخی از زمینه ها و مبانی فکری او مـیپـردازیم کـه همـۀ حوزه های مطالعاتی دیگر او را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است .
(Lang 1900: 47-48) در یک نگاه کلی، عمده ترین نقدهای لانگ به دیدگاه تکامل گرایان و بخصوص اسـتادش تایلر در زمینۀ منشأ دین را در دو موضوع کلّی میتوان دسته بندی کرد: نخست : مسلّم فـرض کردن این که باور بـه ارواح خاسـتگاه دیـن در میـان اقـوام ابتـدایی باشـد؛ و دوم : فرضـیات مادیگرایانه از فقدان عناصر فراروانی در انسان .
٥. باور به «موجود متعال » در خاستگاه دین اساسیترین کار لانگ در حوزة انسان شناسی دین نظریۀ او دربارة بـاور بـه «موجـود متعـال » (Supreme Being) در میان انسان هـای وحشـی و ابتـدایی اسـت کـه در واکـنش بـه نظریـۀ تکامل گرای تایلر در ذهن او شکل گرفت و به تدریج پختـه تـر شـد.