Abstract:
هدف از این پژوهش بررسی ارزیابی دانشجویان دانشکده رفاه تهران نسبت به آموزش مجازی در دوران کرونا می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع پیمایشی می باشد که برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه آنلاین محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان (کارشناسی و کارشناسی ارشد) دانشکده رفاه بوده که در نیمسال دوم تحصیلی سال 98-99 در حال تحصیل بودند (880 نفر) که از تکنیک تمام شماری استفاده شده و در مجموع 645 پرسشنامه تکمیل شده توسط دانشجویان مدنظر قرار گرفته است. جهت محاسبه روایی از برخی اساتید و خبرگان و ناظر به پایایی پرسشنامه آلفای کرونباخ به کار گرفته شده که در مجموع ( 92/0 = آلفا) گویه ها تایید شدند. در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی (آزمونهای t تک نمونه ای، مستقل و Anova) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارزیابی دانشجویان دانشکده رفاه نسبت به آموزش مجازی نسبتا مطلوب (در حد متوسط) می باشد که ناظر به ابعاد و محورهای پنج گانه باید اشاره نمود که از لحاظ اهداف آموزش مجازی تقریبا مطلوب، ناظر به محتوای آموزشی وضعیت نسبتا مطلوب، بر اساس بعد سیستم (نرم افزار) در حد متوسط، ناظر به پشتیبانی برنامه نیز تا حد نسبتا مطلوب می باشد. ناظر به ارزیابی کلی می توان این گونه بیان نمود که دانشجویان به طور متوسط از برنامه ی آموزش مجازی دانشکده رضایت داشتند. در مجموع نیمی از دانشجویان بر این باور هستند که برنامه ی آموزش مجازی دانشکده نتوانسته خلا کلاس های حضوری را جبران نماید و به بیان دیگر از دیدگاه آنان محتوای آموزشی مجازی نمی تواند جایگزین کلاسهای حضوری گردد و محتوای درسی حضوری از محتوای درسی مجازی مطلوبتر و مفید تر می باشد.
The purpose of this study is to evaluate the evaluation of Tehran University of Refah students towards virtual education during the corona. The research is applied in terms of purpose and is a survey that uses a researcher-made online questionnaire to collect data. The statistical population of the study included all students (undergraduate and graduate) of the Faculty of Refah who were studying in the second semester of the academic year of 1998-99.(880 people) that the counting technique was used and a total of 645 questionnaires completed by students were considered. In order to calculate the validity of some professors and experts and to observe the reliability of the Cronbach's alpha questionnaire, the items were approved in total (alpha = 0.92).In this study, descriptive and inferential statistics (one-sample, independent and Anova t-tests) were used. The results show that the evaluation of students of the Faculty of Refah in relation to virtual education is relatively desirable (average), which refers to the five dimensions and axes should be noted. In terms of virtual education goals are almost desirable, in terms of educational content, the situation is relatively desirable, based on the system (software) dimension in the average, the program support is also relatively desirable. Regarding the overall evaluation, it can be stated that the students were on average satisfied with the virtual education program of the faculty. In total, half of the students believe so the virtual education program of the faculty could not fill the gap of face-to-face classes. In other words, from their point of view, virtual educational content can not replace face-to-face classes. And face-to-face curriculum content is more desirable and useful than virtual curriculum content.
Machine summary:
ابعاد و زيرمؤلفه هاي مدل نظري پژوهش بعد زير مؤلفه کاهش بعد زماني و مکاني کاهش هزينه هاي آموزشي اهداف آموزش مجازي جبران خلأ کلاس هاي حضوري رستگارپور و گرجي زاده (١٣٩١) آموزش مطلوب تر نرم افزار آموزش مجازي دانشکده (Farajollahi & other, 2013) درمقايسه با ساير پيام رسان هاي مجازي تهيه محتواي درس توسط استاد قبل از آغاز تدريس قرار دادن محتواي دروس پس از اتمام کلاس کيفيت مطلوب تدريس اساتيد امکان گفتگو و بحث درباره درس محتواي آموزشي ارائه محتواي درس به صورت منسجم ، روشن و کامل توسط استاد يعقوبي و همکاران (١٣٨٧) مجهز بودن استاد (هندزفري يا هدست ) در تدريس (Seok & Meyen, 2006) استفاده از فضاي چندرسانه اي توسط استاد در تدريس بهتر بودن محتواي آموزش مجازي درمقايسه با کلاس هاي حضوري تعامل راحت و آسان با نرم افزار آموزش مجازي قابليت ارائه محتواي درس در قالب هاي گوناگون توسط سيستم (نرم افزار) برنامه نرم افزار آموزش مجازي کامکار و همکاران (١٣٩٣) تحقق امکان ارتباط استاد و دانشجو توسط نرم افزار آموزش (Shee & Wang, 2008) مجازي پشتيباني طراحي سيستم پشتيباني مطلوب توسط دانشکده ميلادي و ملک محمدي (١٣٨٩) مطلوب بودن سامانه آموزش مجازي دانشکده (Ozkan & Koseler, 2009) ارزيابي کلي رضايت کلي از برنامه آموزش مجازي دانشکده (محقق ساخته ) باتوجه به مدل مذکور سؤالات پژوهش به شرح ذيل ميباشد: ارزيابي دانشجويان دانشکده رفاه نسبت به آموزش مجازي ازلحاظ بعد اهداف آموزش مذکور چگونه است ؟ ارزيابي دانشجويان دانشکده رفاه نسبت به آموزش مجازي ازلحاظ بعد محتواي آموزشي چگونه است ؟ ارزيابي دانشجويان دانشکده رفاه نسبت به آموزش مجازي ازلحاظ بعد نرم افزار برنامه چگونه است ؟ ارزيابي دانشجويان دانشکده رفاه نسبت به آموزش مجازي ازلحاظ بعد پشتيباني چگونه است ؟ ارزيابي کلي دانشجويان دانشکده رفاه نسبت به آموزش مجازي چگونه است ؟ ٣- روش تحقيق روش پژوهش حاضر پيمايشي ميباشد که براي جمع آوري داده ها از ابزار پرسشنامه برخط استفاده شده است .