Abstract:
نابرابری سلامت را میتوان به صورت تفاوتها و اختلافات در دستیابی به سلامت بین گروهی از افراد و همچنین تفاوت در فرصتهای داشتن زندگی سالم تعریف کرد. این تفاوتها به یک نگرانی عمده در زمینه بهداشت عمومی تبدیل شده است و بیشتر کشورها با برقراری سیاستهایی درصدد کاهش آنها هستند. سیاستها و دخالتهایی که مستقیما به عوامل اجتماعی و اقتصادی ایجادکننده نابرابری سلامت میپردازند، در کاهش این نابرابری بسیار موثر هستند. در اینجاست که شناسایی عوامل موثر بر نابرابری سلامت اهمیت مییابد. هدف این مطالعه تعیین عواملی است که با نابرابری سلامت در ارتباطند. برای دستیابی به این هدف، از روش دادههای ترکیبی برای 31 استان ایران طی سالهای 1397_1388 استفاده و شاخص نابرابری سلامت با استفاده از ضریب جینی محاسبه شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که ضریب تورم در بخش سلامت، نابرابری درآمد، آموزش و بیکاری مثبت و از نظر آماری معنادار است. همچنین، در این مدل درآمد، بیمه و مخارج عمرانی دولت به کاهش نابرابری سلامت کمک میکند.
Health Inequality Can be defined as Differences Variations and Disparities in Achieving Health across a Group of People. These Disparities have become a Major and Main Public Health Concern and Most Countries Seek to reduce this Desperation by Putting in Place Policies. Policies and Interventions Which Directly Address the Social and Economic Factor that Drive Health Inequalities are Likely to be Most Effective in Reducing Health Inequality. It is Here That Identifying the Factors affecting this Inequality Becomes Important. The Study Aimed to Determine Factors Associated with Health Inequality. For Achieving the Purpose, Panel Data Regression Technique for 31 Iran Provinces from 2009_2018 was used. The Health Inequality Index Was Measured Using Gini Coefficient. The Results of This Study Show that the Coefficient of Health Inflation, Income Inequality, Education and Unemployment is Positive and Is Statistically Significant. Also, Income, Insurance, and Government Construction Budget Helps Reduce the Health Inequality in Regression.
Machine summary:
چن و همکاران ( ٢٠١٤) در مطالعه ي خود، تحت عنوان نابرابري سلامت مرتبط با درآمد در ميان کودکان و دسترسي به سلامت در چين ، متغير نابرابري در سلامت را تابعي از عوامل مختلفي چون سن ، تحصيلات ، نرخ شهرنشيني، توليد ناخالص داخلي، ضريب انگل ، نرخ بيکاري، تعداد تخت هاي بيمارستاني، مخارج دولت براي سلامت و تعداد کلينيک هاي دندانپزشکي قرار دادند و الگوي رگرسيوني را به صورت رابطه (١) ارائه نمودند: (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در آن Xjt١ بردار از متغيرهاي جمعيتي، Xjt٢ برداري از متغيرهاي اقتصادي و Xjt٣ بردار مخارج سلامت دولت ها است .
مدل تجربي و متغيرهاي تحقيق : مدل انتخابي در اين تحقيق عمدتا بر اساس مطالعات انجام شده توسط چن و همکاران (٢٠١٤) و يو و وانگ (٢٠١٥) تنظيم و متناسب با ساختار استان ها، شرايط اقتصادي کشور و ادبيات نظري موجود _ ازجمله مطالعه بااوش و همکاران (١٣٩٧) _ انتخاب شده است : (رابطه (٣)) (به تصویر صفحه مراجعه شود) که درآن ، شاخص نابرابري سلامت ( healthine) به عنوان متغير وابسته ، تورم سلامت (inf)، نابرابري درآمد (incine)، بيکاري (unem)، آموزش (edu)، مخارج دولت (govexp)، شهرنشيني (urb) و در نهايت درآمد (inc) به عنوان متغيرهاي توضيحي بر اساس ادبيات تحقيق در کنار هم قرارگرفتند.
Wald (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به تأييد وجود واريانس ناهمساني و خودهمبستگي مرتبه اول ميان جملات اخلال ، برآورد نهايي هر چهار مدل براي بررسي عوامل مؤثر بر نابرابري سلامت در استان هاي کشور به روش حداقل مربعات تعميم يافته و اثرات ثابت در جدول (٥) نشان داده شده است .