Abstract:
خلیج فارس از گذشته های بسیار دور تاکنون، به سبب شبکه ای درهم تنیده از پیوندهای
اقتصادی و اجتماعی، همواره ویژگی خاصی داشته است. بررسی پیشینه روابط ساکنان این منطقه
با فرنگیان، افزون بر آنکه بخش قابل توجهی از تاریخ و فرهنگ این آبراه مهم را روشن می کند،
می تواند در تنظیم مناسبات ایرانیان با همسایگان و دیگر ملت ها و کشورهای جهان سخت موثر
باشد. بر این اساس، مقاله حاضر تلاش دارد با تکیه بر اسناد و منابع و نیز روش توصیفی
تحلیلی به این پرسش ها پاسخ دهد: 1. آشنایی بومیان خلیج فارس با فرنگیان از چه دوره ای آغاز
شد؟ 2. تعامل میان بومیان و فرنگیان از کدام منافع مشترک سرچشمه می گرفت؟ 3. چه عواملی
موجب تضاد و برخورد میان بومیان و فرنگیان شد؟ خاطر نشان می شود که پیش از ورود
پرتغالی ها به عرصۀ تجاری خلیج فارس، همزیستی مسالمت آمیزی میان عوامل تجاری و بومیان
منطقه جریان داشت، اما این وضعیت به سبب سیاست های خشونت آمیز و انحصار طلبانۀ
تازه واردان مختل شد.
Machine summary:
هر چند خليج فـارس همـواره معبـر ارتبـاط ميان تمدن هاي شرق و جنوب آسيا با تمدن هاي بين النهرين و مديترانه بوده اسـت ، امـا آغاز سفرهاي دريايي ملت هاي مغـرب زمـين و فعاليـت آنهـا در ايـن منطقـه ، از حيـث اقتصادي و فرهنگي ، وضعيت نويني از ارتباط با ديگران را براي ساکنان اين منطقه پديد آورد و قواعد جديدي بر تعاملات بوميان آنجا حاکم کرد.
گرچه نبايد تأثير روايت هاي شگفت انگيز جهانگردان از ثروت افسانه اي خليج فارس را بر پرتغالي ها ناديده گرفت ، اما آنچه بيش از همه بر آنها براي آغاز اين سـفر سـترگ تـأثير داشت ، سلطۀ ترکان عثماني بر قسطنطنيه و سقوط امپراتوري روم شـرقي بـود (هابسـون ، ١٣٨٩: ٢٣٢)؛ رويدادي که راه زميني اروپا به شرق را مي بسـت و کـار تجـارت را بـيش از پيش دشوار مي کرد.
دستيابي پرتغالي ها به چنين قدرتي ، هنوز هم دور از ذهن مي نمايد: «عجيب است که پرتغالي ها، ملتي کوچک در غرب اروپا، توانستند اين چنين ابراز وجود دريـايي و بازرگـاني کنند و مدتي بر شرق حتي مسلط شوند و شگفت آور آنکه ابرقدرت هاي خاورميانه ، عثماني و ايران صفوي قادر نبودند نيرويي بسيج کنند که بـا آنهـا بـه رقابـت اقتصـادي بپـردازد» (لوئيس ، ١٣٨١: ١٨٥)، اما بايد به ياد داشت که صفويان و عثماني ها در مرزهاي غربي ايران درگير بودند و مجال چنداني براي تمرکز بر آنچه در خليج فارس مي گذشت ، نداشتند.