Abstract:
هدف از تحقیق پیش رو؛ بررسی مقایسه ای مولفه های اضطراب امتحان اسپیلبرگر در مدارس ابتدایی پسرانه و دخترانه است .جامعه آماری را دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم آموزش و پرورش ناحیه یک زاهدان تشکیل داد که با استفاده از فرمول مورگان و کریشی تعداد 80 نفر از آنان با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های میدانی اضطراب امتحان به وسیله پرسشنامه ، اضطراب امتحان اسپیلبرگر جمع آوری و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج به دست آمده، نشان داد اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر بیشتر بالاتر از دانش آموزان پسر بوده و تفاوت معناداری وجود داشت.
Machine summary:
واژههاي كليدي: اضطراب امتحان، پایه ششم، دانش آموزان مقدمه اضطراب امتحان یکی از اضطرابهای موقعیتی است که با عملکرد و پیشرفت تحصیلی میلیونها دانش آموز و دانشجو در مراکز آموزشی رابطه تنگاتنگ دارد(هیل، 1984؛ به نقل از بیابانگرد، 1378).
اضطراب امتحان به عنوان تجربهای ناخوشایند با درجات مختلف، حیطههای نگرانی و هیجان پذیری را تحت تأثیر قرار داده و از کسب معلومات، چگونگی پردازش صحیح اطلاعات و عملکرد تحصیلی تا انگیزهها، و نگرشهای فرد را متاثر میسازد وبا مکانیزمهای خاص خود، توان پیشرفت و بروز خلاقیتها و استعدادها را تحلیل میبرد و مانع رشد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میگردد.
اغلب گزارش شده است كه رابطه منفي بين اضطراب و عملكرد تحصيلي براي زنان بالاتر از مردان است، اين رابطه در مورد مولفه نگراني "اضطراب امتحان" بيشتر از مؤلفه "هيجانپذيري" بوده است.
اسپيل برگر و همكاران(1976) معتقدند كه كاهش اضطراب امتحان، به تنهايي براي بهبود و پيشرفت عملكرد تحصيلي كافي نيست بلكه به طور همزمان لازم است كه عادات مطالعه دانشآموزان داراي اضطراب امتحان اصلاح شود.
مراديزاده (1382) در تحقيقي به نام بررسي رابطه هدفگرايي معطوف به تكليف، خودتخريبي و خودارتقايي با اضطراب امتحان، خوداثربخشي و عملكرد تحصيلي در دانشآموزان پسر سال اول دبيرستانهاي اهواز، كه بر روي 377 دانشآموز پسر پايه اول دبيرستانهاي شهر اهواز انجام داد به اين نتايج رسيد كه هدف معطوف به تكليف (يادگيري) با اضطراب امتحان رابطهاي ندارد.
بررسي نقش واسطهاي اضطراب امتحان در رابطه بين جهتگيري هدف و پيشرفت تحصيلي در دانشآموزان پايه سوم متوسطه دبيرستانهاي دولتي روزانه شهر شيراز، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت.