Abstract:
برنامه درسی پنهان را باید یکی از سرمایههای مفهومی رشته برنامه درسی به شمار آورد. طرح این مفهوم سبب شده است تا نگاه سطحی نگرانه نسبت به پدیده برنامه درسی کاهش یافته و پویاییهای آن رصد شود. اگر چه این مفهوم نخستین بار توسط فیلیپ جکسون مورد استفاده قرار گرفت، اما در طی چند دهه گذشته بسیار مورد توجه نظریه پردازان حوزه برنامه درسی قرار گرفته است. این تنوع دیدگاهها و نظریهها از یک سو باعث غنای تئوریک مفهوم برنامه درسی پنهان شده و از سوی دیگر شناخت و درک آن را برای بسیاری از افراد مشکل نموده است.
Machine summary:
پژوهش در مورد برنامه درسی به عنوان يك رشته تحصيلي از سال 1938در كالج تربيت معلم دانشگاه كلمبيا وارد صحنه علمي شد و در سال 1949تيلر در كتاب خود با عنوان "اصول اساسی برنامه درسی و آموزشي" چهار سئوال بنيادي را مطرح کرد: 1-مرکز آموزشي چه اهداف تربيتي را بايد پيگيري كند؟ ٢- تجربيات يادگيري چگونه بايد انتخاب شوند تا ما را در تحقق اهداف تربيتي ياري دهند٣- چگونه مي توان تجربيات يادگيري را به نحو موثري در امر تدريس سازمان داد؟ و ٤- چگونه مي توان تحقق تجربيات يادگيري را ارزيابي كرد؟ طرح اين سئوال ها از طرف تيلر موجب فراهم آوردن زمينه علمي براي متخصصاني همچون گالن سيلور، ويليام الكساندر و هيلدا تابا شد.
[3 ] تاریخچه برنامه درسی پنهان: جكسون از جمله اولين افرادي است كه در كتاب خود "زندگي در كلاس درس"، بحث برنامه درسي پنهان را به تفصيل مطرح ميكند.
وي قرار دادن اين دو نوع برنامه درسي در كنار برنامه درسي آشكار را حاكي از ضرورت توجه به تماميت آنچه يادگيرندگان در اثر حضور در متن نظام رسمي آموزش تجربه ميكنند و ميآموزند، ميداند.
محققان، فعاليتهاي قابل مشاهدهاي را شناسايي ميكنند كه از طريق تدريس اموري به غير از آنچه در برنامهدرسي آشكار به عنوان اهداف آموزشي مطرح است به عنوان برنامه درسي پنهان عمل ميكنند.
اغلب كساني كه از اين ديدگاه به برنامه درسي پنهان مينگرند، مدارس را به خاطر تثبيت يك ساختار اجتماعي غيرعادلانه و نابرابر مورد انتقاد قرار ميدهند .
Hidden curriculum in higher education: something to fear for or comply to?