Abstract:
در فرآیند آموزش و یادگیری عوامل متعددی دخیل هستند و محققان همواره برای بهبود و تسریع این فرآیند به دنبال راهکارهایی بوده اند. هوش هیجانی و هوش شناختی از جمله مهم ترین این عوامل هستند . هوش هیجانی مجموعه ای از قابلیتهای غیرشناختی است که توانایی فرد را در سازگاری با مقتضیات محیطی و فشارهای حاصله افزایش می دهد و عامل موثر و تعیین کننده در برآیندهای زندگی واقعی مانند موفقیت در مدرسه و تحصیل، موفقیت در شغل و روابط بین شخصی و به طورکلی در کنش وری سلامت است . اما هوش شناختی به توانایی یادگیری گفته می شود . پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رابطه هوش هیجانی و هوش شناختی بر یادگیری دانش آموزان و به روش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا انجام شده است . نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام آموزش و پرورش و معلمان با تقویت و ارتقای هوش هیجانی در همان دوران کودکی و با برنامه ریزیهای سازمان یافته می توانند سطح کیفیت یادگیری آنها را ارتقا داده و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند.
Machine summary:
بسیاری از افراد که هوش شناختی بالایی هم دارند، در زندگی خود حیراناند؛ حال آنکه بسیاری از افراد، با هوش شناختی پایینتر، به موفقیت و کامیابی دست یافتهاند [3] به طور کلی ، هوش هیجانی توانایی درک و مدیریت هیجانها است در حالی که هوش شناختی ، میزان ضریب هوشی محاسباتی و دانشگاهی افراد را می سنجد و تا حد زیادی ذاتی بوده و از همان لحظه تولد ثابت است یا دست کم ثبات نسبی دارد مگر اینکه یک تصادف مثلا آسیب مغزی بتواند آن را تغییر دهد.
ذکر این نکته ضروریست که آموزش و يادگيري در دسته فعاليت های هيجاني و اجتماعي قرار می گیرد و زمینه های روانشناختی دانش آموزان از جمله تمایل و رغبت ، اعتماد به نفس ، انگیزه پیشرفت و موفقیت و همین طور تعاملات اجتماعی دانش آموزان با معلمان و همسالان خود که موجبات حمایت شناختی و هیجانی را برای آنها فراهم می کنند ، در پیشرفت شناختی دانش آموزان نقش بسزایی دارد .
روش تحقيق پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رابطه هوش هیجانی و هوش شناختی بر یادگیری دانش آموزان به شیوة توصیفی و از نوع تحلیل محتوا انجام شده است و با توجه به روش پژوهش، جامعه آماري پژوهش شامل کلیة اسناد، مدارك و منابع مرتبط با موضوع مورد بررسی می باشد.