Abstract:
زیادبنعبید یکی از سه ضلع مثلث مشاورین معاویه بود که تا پایان دوره خلافت خلیفه سوم، فقط کار دبیری بصره را برعهده داشت. و به محض ورود امامعلی(ع) به عرصه خلافت با ارتقاء جایگاه، خود مسند امارت فارس را با منابع عظیم ثروت در دست گرفت. وی بعنوان یکی از چهار داهی مشهور عرب، مشهوربود و با تکیه بر درایت و هوش سرشارخود توانست، جایگاه خود را بعنوان یکی از قدرتهای بزرگ منطقه تثبیت نماید. اما دیری نپایید که وی به طمع دستیابی به آرزوی دیرینه خود و بدست آوردن خلافت شام، با وساطت سفیر معاویه(مغیرهبنشعبه) و بدون توجه به نصایح امامعلی، با قبول الحاق نسب خود به ابوسفیان، برادر معاویه شد. و گمان میکرد، با پذیرش این استلحاق، بزودی در حلقه اول رقیبان ولایتعهدی قرار خواهد گرفت. اما در نهایت او نه تنها به حکومت شام نرسیده بلکه مرگ زود هنگام زیاد قبل از خلیفه، مسیر ولایت عهدی یزید را نیز هموار نمود. محقق دراین مقاله به طرح این سوال می پردازد که تاثیر اندیشه و انگیزه زیاد، در شکلگیری و پیشبرد روند استلحاق و نقش مغیره در آن چه بوده است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت بنظر میرسد انگیزه زیاد در استلحاق نسب خود به ابوسفیان نیل به قدرت بوده و مغیره نیز نقشی کلیدی در این الحاق برعهده داشته است. روش تحقیق نیز توصیفی بوده که با استفاده از منابع و اطلاعات کتابخانهای گردآوری شده است،
Ziyad bin Ubaid was one of the three sides of the triangle of Muawiya's advisers, who only served as the secretary of Basra until the end of the caliphate of the third caliph. And as soon as Imam Ali (a.s.) entered the realm of caliphate, by raising his position, he took the seat of the Emirate of Fars with huge sources of wealth. He was famous as one of the four famous Arab scholars, and by relying on his tact and intelligence, he was able to establish his position as one of the great powers of the region. But it didn't take long for him to achieve his long-standing dream and obtain the caliphate of Syria, with the mediation of Muawiyah's ambassador (Mughirah bin Sha'ba) and without paying attention to the advice of Imam Ali, he accepted to join Abu Sufyan's lineage and became Muawiyah's brother. And he thought that by accepting this annexation, he would soon be in the first circle of the rivals of Velayat Ahadi. But in the end, not only did he not reach the government of Syria, but his early death before the caliph also paved the way for Yazid's fiefdom. In this article, the researcher raises the question that what was the effect of great thought and motivation in the formation and advancement of the assimilation process and the role of the other party in .
Machine summary:
کساني نيز که در اين زمينه قلم فرسايي کردند بيشتر به ارائه يک سري گزارشات رسيده بسنده نموده اند، از اينرومحقق با تتبع در منابع دست اول تاريخي مربوط به استلحاق ، ضمن بررسي روايات نقلي با تکيه بر اصول عقلي، و با غربال برخي اضافات و اخبار پريشان ، تلاش ميکند سره را از ناصره باز شناسد و با آشکار کردن پشت پرده زيادبن عبيد از پذيرش اين موضوع ، اهم انگيزه هاي او را که تا بحال در تاريخ اسلام مسکوت مانده است ، را شناسايي و نقش مغيره را نيز در اين تصميم راهبردي مشخص نمايد.
مراحل استلحاق نسب زياد به ابوسفيان ١- نامه اول معاويه به زيادبن عبيد پس از آنکه به معاويه خبر رسيد که زياد با حکم علي(ع ) بر کرسي رياست استانداري فارس تکيه زده و با بسيج کليه امکانات ، نيروهاي فراواني را در کوهستان هاي منطقه مستقر، و روز به روز برجاه و جلالش افزوده ميشود، تلاش نمود تا براي تحکيم پايه هاي حکومت بنياميه ، او را به اردوگاه خود باز گرداند.
٥- انگيزه زيادبن عبيد براي پذيرش استلحاق به گواه تاريخ موضوع الحاق نسب زياد به خاندان ابوسفبان ، از دوران نوجواني زياد تا دوره استقرار او در استانداري فارس بارها مطرح شد و هر دفعه که معاويه با لطايف الحيل اين مسله را طرح ميکرد با پاسخ هاي تند و کوبنده ي وي مواجه ميشد.