Abstract:
بسیاری از بزرگان ادب فاخر فارسی بهمنظور ترویج سبک زندگی اسلامی، با تکیه بر آموزههای دینی، در آثار منظوم و منثور خویش راهکارهای بسیاری برای مصون ماندن از آسیبهای بیحجابی و بیعفتی ارائه کردهاند. در مقالۀ حاضر به شیوۀ مطالعات کتابخانهای و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، مصادیق ترویج عفاف و حجاب در برخی از متون نظم و نثر فارسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت، و راهکارهایی برای مصونیت از آسیبهای بیحجابی و بیعفافی در سطح جامعه، از هفت پیکر نظامی، بوستان سعدی، چهار مقالۀ عروضی سمرقندی، تاریخ بیهقی، دیوان حافظ و حدیقةالحقیقه سنایی آورده خواهد شد. مواردی همچون برجستهسازی فرهنگ حجاب و عفاف، تاکید بر خداترسی، استعاذه، توصیه به حزم و هشیاری والدین در حراست خردمندانه از نسل جوان، آگاهی بخشیدن به جوانان، ارزشمند جلوه دادن حسن خداداد، فطانت بانوان و معرفی «غیرت» بهعنوان خصیصهای ارزشمند از دستاوردهای پژوهش حاضر هستند. در نهایت بیان خواهد شد که بهطورکلی مباحث حجاب و عفاف در حوزۀ ادب فارسی از چنان اهمیتی برخوردار هستند که عروضی سمرقندی در چهار مقاله به نقل از ابنسینا آورده است که طبیبی حاذق، کنیزکی را به واسطۀ شرم از کشف حجاب، درمان نموده؛ و محمد عوفی در جامعالحکایات آورده است که دختری علوی جان بر سر حفظ عفاف خویش نهاده است.
Machine summary:
ادب فارسي، حجاب، عفاف، حيا، استعاذه، فطانت، غيرت مقدمه مباحث «حجاب»، «عفاف» و «حيا» در طول تاريخ، مورد توجه انديشمندان بسياري، ازجمله شاعران و نويسندگان حوزۀ زبان و ادبيات فارسي بوده است؛ و آنان که همواره دغدغۀ دين داشتهاند، با تکيه بر آموزههاي الهي، در آثار خويش به ترويج حجاب و عفاف پرداختهاند.
ك: مکارم شيرازي، 1424ق، ج 1، ص 53)؛ اما درواقع هيچ مرز مشخصي ميان حجاب، عفاف و حيا وجود ندارد و هر سه، چنان درهم تنيدهاند که تفکيک آنان از يکديگر ميسر نيست؛ زيرا «حجاب» آينۀ تمامنماي عفاف و حيا، و پاسدار مرزهاي اين دو وادي است (همان)؛ و آنانکه راه عفاف در پيش گرفتهاند و خود را به زيور حيا آراستهاند، به رعايت حجاب نيز پايبند هستند، و برخلاف تصورات عامه (که به خطا میپندارند در غرب هیچ مرزی میان حجاب و عفاف وجود ندارد) در کشورهای غیراسلامی نیز حجاب زنان و مردان حدود مشخصی دارد و چنانچه فردی پای از دایرۀ آن حدود فراتر نهد، به بیعفافی متهم خواهد شد.
نظامي در نخستين اقليم هفت پيکر خويش و در حکايت «پادشاه سياهپوش» نيز به سودمندي «خداترسي» اشاره کرده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (نظامي، 1389، ص 152).
اما جوان که از فقر خويش شرمسار است، با خود ميانديشد که در صورت خواستگاري، چنين دختري را به وي نخواهند سپرد؛ بنابراين {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (همان).
نکتۀ قابل تأمل در اين قصه آن است که سياوش هيچ تمايلي براي حضور در حرمسرا نداشته و به پدرش چنين ميگويد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (فردوسي، 1366، ج 2، ص 256).