Abstract:
جیرفت که به باور برخی از پژوهشگران و باستانشناسان، همسان و همپایۀ میانرودان رخ مینماید، بستری غنی از آثار باستانی ارزشمند دارد. این آثار که به واسطۀ وقوع سیلی در سال 1380خورشیدی سر از زیر خاک برآوردند، خبر از فرهنگی چند هزار ساله در این خطه از سرزمین ایران دادند که میتوان گفت برای چند هزاره در این خاک خفته مانده بود. این آثار که راویان فرهنگ کهن جیرفت قلمداد میشوند، چنانچه رمزگشایی گردند، ناگفتههای بسیاری از مباحث اساطیری، آیینها، اعتقادات و باورهای جامعۀ زمان خویش را بازگو خواهند کرد. این پژوهش بر آن است تا با واکاوی سه مورد از آثار دربردارندۀ نقش مایۀ درخت نخل، در فهم زبان غیر نوشتاری فرهنگ جیرفت کوشش نماید و بدینوسیله در بازسازی بافت و ساختار آن یاری رساند. پژوهش حاضر بر آن است تا با بهرهگیری از رویکردهای مطرح در شمایلنگاری و شمایلشناسی، به درک راز پنهان در سه اثری بپردازد که نقش مایۀ درخت نخل را در دل خود به تصویر کشیدهاند و با نگاهی موشکافانه به عناصر و کنشگرهای سازندۀ آثار مذکور، در جستجوی صدایی ناشنوده و گم مانده در ژرفای این فرهنگ پرشکوه باشد که زمان شکلگیری آن به سه هزار سال پیش از میلاد باز میگردد. بدینسان، این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی، مشاهدهگری آثار مکشوفه، با تکیه بر دادههای باستانشناختی و پژوهش کتابخانهای، چگونگی تصویرگری نقش نخل در هنر جیرفت را مورد واکاوی قرار داده است.
Jiroft, which according to some researchers and archaeologists, is identical and tantamount to Mesopotamia civilization, has a rich context of admirable and valuable ancient materials. These materials, appeared out of the ground due to a flood in 2002AD, are sign of a culture of thousand years in this region of Iran, which could be said to have been dormant in this landscape for several millennia. These materials are regarded as relaters of ancient culture of the jiroft, that in case of being decoded, they have so many unsaid about mythological debates, rituals, beliefs and notions dominating on the society of their own period. Analyzing the three works containing the leitmotiv of palm tree, this study aims to conceive non-written language of culture of Jiroft by which, they assist in renovation of context and framework of this ancient culture. By using the descriptive-analytical method, observation of discovered works and relying on archeological data and library research, this study aims to analyze and portrait the leitmotiv of the palm tree in art of the Jiroft.
Machine summary:
پژوهش حاضر بر آن است تا با بهره گیری از رویکردهای مطرح در شمایل نگـاری و شمایل شناسی ، به درک راز پنهان در سه اثری بپردازد که نقش مایـۀ درخـت نخـل را در دل خود به تصویر کشیده اند و با نگاهی موشکافانه به عناصر و کنشگرهای سازندۀ آثار مذکور، در جست وجوی صدایی ناشنوده و گم مانده در ژرفـای ایـن فرهنـگ پرشـکوه باشـد کـه زمـان شکل گیری آن به سه هزار سال پیش از میلاد باز می گردد.
٢ درصد پراکندگی نقش مایۀ درخت نخل نسبت به دیگر نقش مایه های گیاهی در هنر جیرفت از مجموع ٢٢٠ اثری که توسط مجیدزاده و هیئت همراه ایشان از فرهنگ جیرفت کشف شد و البته تعداد آثار مکشوفه نیز در «جیرفت ، کهن ترین تمدن شرق » مضبوط است ، تعداد ٢٨ اثر، بـا نقش مایه های گیاهی (به صورت مستقل و ترکیبی ) تزیین شده اند.
اثر نخست : شیر در نخلستان و گاو از پشت بر زمین افتاده این اثر که بر روی یک تنگ مخروطی کوچک و از جنس سنگ صابون نقش نگاری شده است به لحاظ ارتباط مفهومی خاص میان تمامی عناصر و کنشگرهای حاضر در تصویر، یکی از آثار بی نظیر مکشوفه از جیرفت و نمونه ای از شاهکارهای این فرهنگ بـه حسـاب مـی آیـد.
بنابراین می توان به صورت یک فرضیه ، تصویر درخت نخل ، شیر و گـاو واژگـون در پـای درخـت را کـه در ایـن اثـر مکشـوفه از جیرفـت دیده می شود یکسان با روایت اصلی حاکم بر آیـین مهرپرسـتی برشـمرد؛ زیـرا تصـویر مؤیـد اصلی ترین مولفۀ آیین مذکور، یعنی قربانی شدن گاو برای رویش حیات گیاهی است .