Abstract:
اصل وجود تزاحم در مباحث شرعی میان اصولیین امری روشن است، ولی انواع ترجیح مورد اختلاف نظر قرار گرفته است. می توان گفت روشنسازی وجوه مختلف و احتمالات تزاحم و مرجحات آن در مکتب اصولی نایینی به طور ویژه بیان شده است به گونهای که زمینه تحقیق را برای شاگردان خود از جمله مرحوم خوئی و دیگران فراهم ساخته است. ولی با این حال پراکندگی بحث و تفصیلهای گاه فرسایشی در بیان ایشان و دیگران، مخاطب را از تعمق و اطلاع از ساختار روشن بحث دور میسازد؛ از این رو جستار حاضر در پی آن است با روش توصیفیتحلیلی، ارائهکننده تقریر و تبیین جدیدی از نظریه محقق نائینی در مبحث تزاحم بوده و نقد جامع علمی نسبت به این نظریه داشته باشد. به این صورت که اولا تزاحم در مرحله تنجز رخ میدهد به خلاف نظر محقق نائینی که قائل است در مرحله فعلیت محقق میشود و ثانیا بحث مرجحات در صورت فعلیت هر دو تکلیف مطرح میشود و ثالثا مواردی که محقق نائینی از موارد مرجحات باب تزاحم بیان کرده است، خارج از باب تزاحم بوده است و منشا برخی از این امور همان مبنایی است که ایشان بنا را بر آن گذاشته است.
Machine summary:
دوم اينکه در مفاهيم ديني تعارض و تنافي وجود نداشته باشد، ولي حالتي برا مکلف رخ دهد که توانايي انجام دو تکليف را از دست بدهد، به گونه اي که قادر به انجام تنها يک مورد از آن ها شود که منشا اين عدم قدرت بيان شارع و يا امور مربوط به ايشان نيست بلکه علت اين است که دو حکم براي يکديگر مزاحمتي ايجاد کنند، به گونه اي که نتوان به هر دو عمل کرد، به عنوان نمونه ، هر گاه دو نفر در حال غرق شدن باشند و مکلف قدرت نجات هر دو را نداشته ، بلکه تنها نجات يک نفر برايش مقدور باشد، در آن صورت ، دو واجب ، «متزاحم » خواهند بود.
در توضيح تفاوت اين مرحله با مرحله قبل ميتوان گفت که در مرحله قبل حکم از جانب شارع بر عهده مکلف قرار ميگيرد و به وي ابلاغ و در باره او، بالفعل ميشود؛ ولي در مرحله تنجز اگر مکلف به اين حکم فعليت دار شده که اتفاقا خود نيز از مصاديق آن قرار گرفته است ، التفات و علم به انجام آن پيدا کند، حکم شارع براي او تنجز پيدا ميکند و در صورت عدم التفات ، مانند عدم التفات به مستطيع شدن در مثال پيش گفته و يا جهل نسبت به وجوب حج در حالت استطاعت ، تنجزي در بين نخواهد بود.