Abstract:
نقش شهید قاسم سلیمانی در پیروزیهای جبهه مقاومت در مقابله و نبرد با استکبار جهانی، صهیونیسم بین الملل و ارتجاع منطقه نقشی اثرگذار و بیبدیل بود. مجاهدتهای شهید سلیمانی و هم رزمانش موجب شد خلافت خودخوانده داعش در عراق و سوریه از بین رفته و تاثیرگذاری آمریکا و دیگر کشورهای غربی در منطقه کمرنگ و ضعیف شود. ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی بر مسایل و تحولات جهانی، به ویژه مسایل و تحولات غرب آسیا تاثیراتی گذاشته است. تحقیق حاضر با روش استنادی و با استفاده از جستجوی اینترنتی و سایر منابع مرتبط، درصدد پاسخ به این سوال است: «از زمان شهادت سلیمانی چه تغییرات و تحولاتی در مناسبات منطقهای به وجود آمده و تحلیل گران و صاحب نظران داخلی و خارجی در این خصوص چه دیدگاهی دارند؟» نتایج این تحقیق نشان میدهد که شهید سلیمانی نه تنها به عنوان یک مقام عالی رتبه نظامی و فرماندهای استراتژیک، بلکه در قامت دیپلماتی زیرک و راهبردی نگر، در پیشبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ایفای نقش کرده و تحولات منطقه را تا سطح بازگشت ناپذیر، به سود جبهه مقاومت و به زیان مثلت غربی، عبری و عربی تغییر داده است.
The role of martyr Qasem Soleimani in the victories of the resistance front against global arrogance, international Zionism, and regional regression was influential and unparalleled. The efforts of Soleimani and his comrades led to the elimination of the self-proclaimed caliphate of ISIS in Iraq and Syria and weakened the influence of the United States and other Western countries in the region. The cowardly assassination of Soleimani has had global implications, particularly on the issues and developments in West Asia. This research aims to answer the question: "What changes and developments have occurred in regional relations since Soleimani's martyrdom, and what are the perspectives of domestic and foreign analysts and experts on this matter?" The research utilizes citation-based methodology, internet searches, and other relevant sources.
Machine summary:
2. یونس فروزان و عبدالرضا عالیشاهی در مقالهای با عنوان (تشدید تقابلگرایی ایالاتمتحده و جمهوری اسلامی ایران در پساناآرامیهای غرب آسیا؛ پیامدهای ترور سرلشگر قاسم سلیمانی)، این سؤال اصلی را مطرح میکنند که علت ترور سرلشگر سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی ترامپ چه بوده است؟ و چه پیامدهای محتملی را برای آینده امنیت منطقۀ غرب آسیا میتوان تصور نمود؟ فرضیه اصلی مقاله که مبتنی بر تئوری مدل سیکلی بحران مایلس هاگ است، دلالت بر این مسئله دارد که عقبه تاریخی این بحران، گذشته از خصومتهای تاریخی بعد از انقلاب اسلامی، به دوران انعقاد قرارداد برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام برمیگردد و مرحلۀ تکوین این بحران، به شکلگیری و قوام روزافزون جبهه مقاومت شیعیان در دوران ظهور داعش و پساداعش و اعمال تحریمهای اقتصادی سنگین آمریکا علیه مسئولان سپاه در منطقه مربوط میگردد.
3. سید عبدالله رضوی و محمد نصراصفهانی در مقالهای با عنوان (تنشهای سیاسی غرب آسیا و بازار جهانی نفت – مطالعۀ موردی: ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس) با فرض اینکه آمریکا با ترور رهبران مقاومت اسلامی در عراق به دنبال بیثباتسازی کشورهای غرب آسیا بهویژه عراق و بهتبع آن ایجاد ناامنی در تأسیسات نفتی و تصاحب سهم بازار این کشور و مقابله بانفوذ فزاینده ایران بوده، معتقدند که اقدام تروریستی آمریکا در راستای منافع و بهویژه تحقق برنامه انرژی آن در منطقۀ غرب آسیا جهت گسترش تولید نفت و تبدیلشدن به یک صادرکننده خالص نفت در بازارهای بینالمللی تا سال 2021 و حذف برخی از بازارهای نفت خام نظیر ایران، ونزوئلا و عراق بوده است.