Abstract:
مسئله مهدویت یکی از پر اهمیتترین مسائل اسلامی است که به فراخور اهمیت آن اهلبیت؟عهم؟ توصیهها و بایدها و نبایدهای فراوانی را به اصحاب خود و همچنین شیعیان عصر غیبت گوشزد کردهاند. یکی از مهمترینِ این امور مسئلۀ«استعجال در ظهور» است که طبق فرمایش امامان باعث هلاکت شخص عجول میشود. در این پژوهش با روش توصیفی _ تحلیلی ضمن واکاوی معنای واژۀ عجله و استعجال و اثبات اینکه این واژه فی نفسه بار معنایی منفی نداشته بلکه به فراخور متعلَّق خود معنای پسندیده یا ناپسند میپذیرد، به بررسی روایات نکوهش استعجال در ظهور پرداخته و مراد ایشان از استعجال نکوهیده را استعجال در امر ظهور«قبل از رسیدن به بلوغ و رشد کافی» دانسته و استعجال در زمینهسازی ظهور و رساندن این امر به بلوغ مورد نظر خدای تعالی را امری نیکو و پسندیده که مورد خواست اهلبیت؟عهم؟ نیز میباشد معرفی مینماید.
The issue of Mahdaviat is one of the most important Islamic issues, and because of its importance, the Ahl al-Bayt (peace be upon them) have warned their companions and the Shiites of the Age of Occultism. One of the most important of these issues is the issue of "hasty appearance" which, according to Imams, causes the death of a person who is hasty. In this research, we analyzed the meaning of the word haste and haste and proved that this word does not have a negative meaning but accepts a favorable or unfavorable meaning depending on its relative, and investigated the narrations of condemnation of haste in the emergence and We have considered haste in the matter of emergence "before reaching maturity and sufficient growth",Therefore, we have considered the haste in creating the foundation for the emergence and bringing this matter to the maturity desired by God Almighty as a good and desirable thing that is also desired by the Ahl al-Bayt (peace be upon them).
Machine summary:
آری مقام تسلیم چنین است، انسان مؤمن نه در امری که خداوند متعال در آن تعجیل میکند حق کندی و سستی دارد و نه در امری که خدای متعال به دلائلی تأخیر آن را خواستار است میتواند تعجیل کرده و شتاب به خرج دهد، بلکه باید تسلیم محض ارادۀ الهی باشد، لذا امام صادق (ع)در روایتی به ابن مهزم(وقتی که وی زمان ظهور را سوال میکند) میفرماید: یا مِهْزَمُ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ وَ هَلَكَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُونَ(همو: ج1، 368).
إِنَّ لِهَذَا الْأَمْرِ غَایةً ینْتَهَى إِلَیهَا فَلَوْ قَدْ بَلَغُوهَا لَمْ یسْتَقْدِمُوا سَاعَةً وَ لَمْ یسْتَأْخِرُوا(کلینی، 1407ق: ج1، 369)؛ زمانی که آن کار (امر ظهور و فرج امام زمان؟ع؟) به بلوغ لازم و کافی رسید دیگر حتی لحظهای خدای تعالی در آن درنگ نمیکند و با سرعت آن را محقق میکند(البته در این روایت نورانی نکات دیگری نیز وجود دارد که در ادامه پژوهش به آن پرداخته میشود).
همچنین نکوهش«استعجال» در فرمایش امام صادق (ع)جزو آن دسته از عجله است که خدا در آن(به سبب نرسیدن به بلوغ لازم) شتاب نکرده است، لذا همانطور که از روایت ابن مهزم و روایات همسو برداشت میشود که استعجال در«رساندن شرایط به آن بلوغ لازم» نه تنها نکوهش نشده بلکه بسیار پسندیده نیز است.