Abstract:
اوضاع ادبی ایران در قرن هفتم و هشتم ه. ق با وجود تمام مصائب و مشکلات ناشی از هجوم مغولان، دوران طلایی داشته است. در این دوران شعر با تنزل مقام قصیده روبهرو شد و مدیحهسرایی نیز کاهش یافت. در این دوره، اشعار انتقادی بهعلت آشفتگی اوضاع زمان، در مذمّت از اخلاق عمومی و فساد دستگاههای حکومتی میدان مساعدی برای توسعه پیدا کرد. با این همه نمیتوان مدعی شد که این پدیده بطور کل از ادبیات ایران رخت بربست. عبید زاکانی از جمله شعرایی است که در این دوره با زبان طنز و تیز خود مفاسد جامعه خود را نقد میکند ولی در جای خود، زبان خود را از ستایشگری حاکمان مانع نمیگردد. بر این اساس سوال اصلی پژوهش اینجاست که چرا افرادی چون وی که خود از منتقدان ستایشگر درباریان است و از این امر به تنگ آمده، مدح زوررمندان توسط خود را روا دانسته است؟ پاسخ آن است که شرایط حاکم برجامعه در آن دوران پرآشوب، دریافت صله و انعام، یافتن پناهگاهی امن و غیره از علل و انگیزههای وی در مدح و ستایش از امرای عصر خود بوده است. این مقاله بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانهای به بررسی و بازتاب ستایشگری و چاپلوسی در آثار عبید زاکانی پرداخته و با توجه به شرایط اجتماعی دلایل این پدیده را واکاوی نماید.
The literary situation in Iran in the seventh and eighth centuries AH, despite all the sufferings and problems caused by the Mongol invasion, had a golden age. During this period, poetry faced a decline in the status of ode and praise was reduced. During this period, critical poems found a favorable field for development due to the turmoil of the time, condemning public morality and corruption of government agencies. However, it can not be claimed that this phenomenon disappeared from Iranian literature in general, including Ubayd Zakani, including He is a poet who criticizes the corruptions of his society with his humorous and sharp language in this period, but instead does not prevent his language from praising the rulers. Therefore, the main question of the research is why people like him, who is himself a praiseworthy critic of the courtiers and is tired of this, has allowed the praise of the oppressors by himself? The answer is that the prevailing conditions of society in that turbulent period, receiving peace and reward, finding a safe haven, etc. were among his causes and motives in praising the rulers of his time. This article is based on a descriptive-analytical method and based on Library studies have examined and reflected the praise and flattery in the works of Ubayd Zakani and investigated the reasons for this phenomenon according to social conditions.
Machine summary:
ولی این مورد یک تفاوت عمده با دورههای قبل داشت و آن اینکه در این دوره نه شاعرانی که "در خور پوست"سخن بودند و "مفتعلن مفتعلن" تنها دغدغهی ایشان بود به مدح می پرداختند، که بسیاری از فضلا و کسانی که "قافیه و مغلطه" را دون شان خود میدانستند در قالب شعر به مداحی قدرتمندان پرداختند، که از نظر تبار اجتماعی، یک پدیدهی به نسبت تازه در تاریخ ادبیات ایران بود و مولانا نظام الدین عبید زاکانی را میتوان در زمرهی این افراد دانست.
سوال اصلی اینجاست که چرا افرادی چون وی که خود از منتقدان ستایشگری مشمئز کنندهی درباریان هستند و ازین امر به تنگ آمدهاند، مدح زورمندان توسط خود را روا دانستهاند؟ و حجم قابل توجهی از آثارشان بدین امر اختصاص یافته است؟ به نظر میرسد، وی که نمونهی خوبی از متفکرین این دوره میباشد، برای کسب سله و نیز برای نزدیک شدن به هرم قدرت مجبور بود با زبان نرم پند، خان زمخت مغول و حکام خام را به حاکم آرمانی نزدیک کند، و در این راه چارهای جز استفاده از ستایشگری برای شنیده شدن سخنش نداشته است.
مدح و ستایش در آثار عبید زاکانی با همهی آنچه در پیش آمد باید به این نکته توجه داشت که عبید خود به ستایشگری قدرتمندان عصر پرداخته و برای خود ممدوحانی داشته است.