Abstract:
سعدی در گلستان انسان را با دنیای او با همه نیکیها و بدیها و تضادها و تناقضهایی که در او هست، تصویر میکند. در گلستان زیبایی در کنار زشتی و اندوه در کنار شادی قرار میگیرد و انسان با همه معایب و نیکی، با همه تضادها و تناقضهایی را که در او هست به تصویر کشیده میشود. کتاب گلستان نمایشی حقیقی، گرم و زنده از جهان انسانهاست. در اینجا ما با دنیایی سروکار داریم محسوس و واقعی، نه فقط با عالم نگارین و خیالآمیز بعضی از نویسندگان اخلاقی که دور از دست است. از اینرو خواننده گلستان با واقعیتهای گوناگون رویاروی میشود: تلخ و شیرین، محسوس و واقعی نه فقط با عالم نگارین و خیالآمیز. آنچه که در ادامه میآید، تبیین بیشتر این امر است.
Machine summary:
سعدی در نثر و در بسیاری ابیات اشعار خود، حتی مسائل مهم و اندیشههای حکیمانه را با ارائه تصویرها و نمونههای روشن، همگانی کرده و بسیاری از اصول مهم و دقیق اخلاقی و اجتماعی یا موضوعات و نکات دیگر را در اینگونه تصاویر بدیع و جذاب نشانده و از این جمله است مطالبی که در حکایت چهارم گلستان «طایفهای دزدان عرب...
بر فرض که اینطور هم بوده باشد و اصل عبارت هم از محمد غزالی؛ با اینهمه تأثیر سوء عبارت یاد شده را که مستمسک هر دروغپردازی میتواند شد، نادیده نباید گرفت و اساساً اینگونه شعارها و عبارتها (کلمات قصار) نه درد جامعۀ ما را بِه میکند نه درد نوع بشر را؛ از اینرو سعدی را نه میتوان معلم (نظریهپرداز) اخلاقی دانست و نه جزء وظایف شاعری که «جبر» را حاکم بر همهچیز میداند: هر آنکه گردش گیتی بکین او برخاست, به غیر مصلحتش رهبری کند ایام کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید, قضا همی بَرَدش تا بهسوی دانه و دام (همان: 114) البته این موضوع از ویژگیهای ادب و شعر قدیمی است که سرایندگان و نویسندگان کلاسیک، حاشیه زیاد میرفته و قافیهبازی و سجعسازی و صنعتگری زیاد میکردهاند.