Abstract:
وهابیت، از فرق نسبتا نوپای اسلامیست. این مسلک که در زادگاه اسلام یعنی در
عربستان رشد یافته، به دلیل پشتوانه قوی سیاسی و اقتصادی در حال گسترش به دیگر
نقاط بلاد اسلام است. از آنجا که پیروان این فرقه تنها خود را بر حق دانسته و پیروان
مذاهب دیگر اسلامی را کافر و مشرک و خارج از حوزه اسلام میشمرند، اهمیت مطالعه
و تدقیق در اصول فکری این مکتب آشکار میگردد.
در این نوشتار ابتدا مختصری به زندگینامه محمد بن عبدالوهاب به عنوان پایه گذار
وهابیت پرداخته شده و سپس نظریات او در باب توحید، توسل، شفاعت، بدعت و تکفیر
مسلمانان مورد بررسی قرار گرفته است. نیز سعی شده تا حد امکان به نوشتهها و
گفتههای محمدبن عبدالوهاب استناد شود و سپس صحت و سقم این گفتهها مورد
بررسی قرار گیرد.
Machine summary:
"اینجا، شایسته است عینا چند جمله از کتاب سیرة الامام شیخ محمد بن عبدالوهاب را که به قلم یکی از پیروان او تالیف شده بیاوریم: «شیخ در بصره اعلان نمود که دعا و طلب کردن تنها باید از خدا باشد، او کسانی را که غیر از خدا را میخواندند تکفیر نمود.
به اعتقاد ابن تیمیه، هیچ یک از این آیات تأویل بردار نیستند، اما البته برای اجتناب از تشبیه و تجسیم باید گفت کیفیت صفات به همان دلیل که خود قرآن فرموده لیس کمثله شیء (شوری/11) مجهول است.
علمای وهابیت میگویند: «توسل نمودن به غیر خدا، زیارت قبور و نماز خواندن در مکانی که قبر پیش روی انسان باشد، مخالف توحید بوده و لازمه توحید آن است که به غیر از خدا توسل نشود و از غیر او استمداد نگردد، اگر چه پیامبر اسلام باشد.
و اگر گفته شود که خداوند به پیامبر اذن شفاعت داده و من از او درخواست چیزی را میکنم که خدا به او داده است، پاسخ این است که خداوند نهی کرده از خواندن دیگران: فلا تدعوا مع الله احدا (جن/18) (النقشبندی الدیرشوی، 272ـ273).
برای روشنتر شدن نظر وهابیون، سخنانی از محمدبن عبدالوهاب را میآوریم (حسین خلف، 86ـ88، نامه محمدبن عبدالوهاب به اهل ریاض و عبداللهبن عیسی): «کسانی که متوسل به غیر خدا میشوند، همگی کفار و مرتد از اسلام هستند، و هر کس که کفر آنان را انکار کند، یا بگوید که اعمالشان باطل است اما کفر نیست، خود حداقل فاسق است و شهادتش پذیرفته نیست و نمیتوان پشت او نماز گزارد."